بسمه تعالی
اداره آموزش وپرورش صیدون
موضوع: خلاقیت درآموزش وپرورش
( تهديدها و فرصت ها ، ارائه راه حل هاي پيشنهادي )
گردآوری جهت ارائه دروبلاگ توسط:
اسدالله شهریاری
تحقیق شده توسط:
آدرس وبلاگ: asd12345.loxblog.com
پاییز93
خلاقيت در آموزش و پرورش ( تهديدها و فرصت ها ، ارائه راه حل هاي پيشنهادي )
مقدمه
زندگي پيچيده امروزي ، هرلحظه در حال نوشدن است و خلاقيت و نوآوري ، ضرورت استمرار زندگي فعال . انسان براي خلق نشاط و پويايي در زندگي نيازمند نوآوري و ابتكار است تا انگيزه تنوع طلبي خود را ارضاع كند . جامعه انساني براي زنده ماندن و گريز از مرگ و ايستايي به تحول و نوآوري نياز دارد . امروز شعار (( نابودي در انتظار شماست مگر اينكه خلاق و نوآور باشيد )) در پيش روي مديران همه سازمان ها قرار دارد اما مسؤوليت سازمان هاي آموزشي به خصوص آموزش و پرورش كه وظيفه تعليم و تربيت فرزندان و آينده سازان جامعه را برعهده دارد ، صبغه اي ديگر به خود مي گيرد . از اين رو سازمان هاي آموزشي از يك سو وظيفه فراهم آوردن زمينه رشد و پرورش خلاقيت و نوآوري و استفاده صحيح و جهت دار از استعدادها و توانايي هاي افراد را برعهده دارند كه اين خود زمينه ساز توسعه فرهنگي ، اقتصادي و اجتماعي و … در جامعه است و از سوي ديگر براي پويايي خود نيازمند پرورش و بهره مندي از خلاقيت و نوآوري در سطوح سازماني مي باشند .
تعريف خلاقيت
صاحب نظران تعريف هاي متعددي از خلاقيت و نوآوري ارائه داده اند . (( استيفن رابينز )) خلاقيت را به معناي توانايي تركيب انديشه ها و نظرات در يك روش منحصر به فرد با ايجاد پيوستگي بين آنان بيان مي كند . او نوآوري را به معناي فرآيند اخذ انديشه خلاق و تبديل آن به محصول ، خدمات و روش هاي جديد عمليات مي داند . (( رضائيان )) خلاقيت را به كارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد مي داند . نوآوري به كارگيري انديشه هاي جديد ناشي از خلاقيت است كه مي تواند به صورت يك محصول جديد ، خدمت جديد يا راه حل جديد انجام كارها باشد . شايد به جرات بتوان گفت كه جامع ترين تعريف خلاقيت توسط (( گيلفورد )) دانشمند آمريكايي عرضه شده است . او خلاقيت را با تفكر واگرا ( دست يافتن به رهيافت هاي جديد براي مسائل ) در مقابل تفكر همگرا ( دست يافتن به پاسخ ) مترادف دانسته است . افرادي كه تفكر واگرا دارند در فكر و عمل خود با ديگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور مي شده روش هاي خلاق و جديد را به كار مي برند . برعكس كساني كه از اين خصوصيت برخوردار نيستند تفكر همگرا دارند و در فكر و عمل خود از عرف و عادت پيروي مي كنند . پس تفكر واگرا يعني دور شدن از يك نقطه مشترك كه همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفكر همگرا يعني نزديك شدن به آن نقطه .
امروزه ثابت شده است كه برخلاف باور بسياري كه ابداع و خلاقيت را خصوصيت ذاتي بعضي افراد مي دانند ، اين استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عموميت دارد و مي توان آن را با كاربرد اصول و فنون معين و ايجاد طرز تفكرهاي جديد و ايجاد محيطي مناسب پرورش داد. (( رابرت اپسين )) مي گويد : (( من پس از بيست سال تحقيق ، بررسي و مطالعه روي اين مساله به اين نتيجه رسيدم كه همه انسان ها از قوه خلاقيت برخوردار هستند و استثنايي وجود ندارد .)) پس مي توان موهبت خلاقيت را با به كارنگرفتن پژمرده نمود و يا با انجام فعاليت هايي كه بيشترين امكان را براي پرورش خلاقيت ايجاد مي كند آن را توسعه داد . براي رشد استعداد خلاق ، سازمان بايد شرايط و جو لازم را فراهم سازد هرچند كه خود فرد نيز در رشد اين استعداد نقش اساسي دارد .
جهت گيري خلاقيت در سازمان هاي آموزشي
1-در اغلب آموزش هاي سنتي ، فراگيران فقط در معرض مطالب و مهارت هاي ارائه شده از طرف معلم يا مدير قرار گرفته و مطابق برنامه از پيش تعيين شده حتي در جزئيات به پيش مي روند . در آموزش خلاقانه ، فراگيرنده خود نقش فعال ايفا نموده و مربي يا رهبر به جز در كليات و جهت اصلي آموزش ، نقش تعيين كننده اي ندارد .
2-برنامه هاي آموزش و محتواي مطالب حتي الامكان بايد موجب رشد و توسعه تفكر واگرا به جاي تفكر همگرا در فراگيران شود .
3-شناخت علائق و انگيزه عاطفي و غيرعاطفي هريك از فراگيران براي پيشبرد امر آموزشي ضروري است .
4-مباحث و فنون مطرح شده درهرمرحله ازآموزش وپرورش فراگيرندگان بايد كاربردي ملموس و عملي در زندگي و كار فرد داشته باشد .
5-اميد به آينده و ايمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصيب فراگير خواهدشد بايد در دوره هاي آموزش خلاقيت مورد تاكيد قرار گرفته تا انگيزه بيشتري براي فراگيرنده به وجود آيد .
6-تجسم وضع آينده مساله و مقايسه آن با وضعيت فعلي ، كمك مفيدي به يافتن راه حل هاي بديع خواهد نمود .
اصولا“ استعداد خلاق در محيط هاي مطلوب ، شكوفا و متبلور مي شود بنابراين يكي از الزامات و روش هاي مهم براي تبلور خلاقيت ، ايجاد فضاي محرك ، مستعد و به طور كلي خلاق است . در سازمان هاي آموزشي علاوه براين كه چنين فضايي بايد براي معلمان و مديران مهيا باشد ، معلمان نيز بايد زمينه لازم و فضاي مطلوب را براي دانش آموزان فراهم سازند .
يكي ديگر از شيوه هاي مهم و پرجذبه پرورش خلاقيت و نوآوري ، مشورت است . اساسا“ يكي از نشانه هاي رشد اجتماعي ، شورا و مشورت است و بدون ترديد افرادي كه اهل مشورت هستند از عقل و فكر بيشتري برخوردار مي باشند . اسلام نيز انسان را به شورا و مشورت ترغيب نموده و پيامبر اسلام نيز از مشورت به عنوان يك اصل تربيتي استفاده كرده است . در واقع هرقدر مديران در سازمان هاي آموزشي از دانش و تجربه كافي برخوردار باشند باز هم مشورت با ديگران ، افق هاي تازه اي را براي آنها خواهد گشود . حضرت علي (ع) مي فرمايند : مهم ترين راه حل ها و صحيح ترين شيوه ها با استفاده از انديشه هاي افراد مختلف به دست مي آيد .
ويژگي هاي افراد خلاق
بنابرتحقيقات و بررسي هاي انجام شده توسط صاحب نظران و پژوهشگران ، عوامل زير در بروز خلاقيت مؤثر مي باشد :
نداشتن تعصب نسبت به تغيير ، علاقه به يادگيري و كنجكاو بودن ، علاقه به آزمايش و تجربه دائمي ، گرايش به كارهاي پيچيده ، توسعه دامنه دانش و آگاهي خود ، واقع بيني ، اعتماد به نفس بالا ، توجه به زمان و وقت شناسي ، شجاعت در پذيرش عيوب خود ، توانايي تشخيص آنان و قدرت ترك عادت هاي ناپسند ، توجه توام به رؤيا و عمل ، رك گويي و صراحت بيان ، داشتن قدرت جمع بندي مسائل و قضايا و نتيجه گيري ، بيان عقيده خود در جلسات ، عدم پافشاري در تحميل عقايد خود ، شوخ طبعي ، ميل به ريسك كردن ، پشتكار و تلاش مستمر و داشتن ظرفيت بالا در تحمل ناملايمات .
موانع خلاقيت
موانع خلاقيت را مي توان به سه دسته تقسيم كرد : 1- موانع فردي 2- موانع اجتماعي 3- موانع سازماني
موانع فردي خلاقيت : نداشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شكست ، تمايل به همگوني و عدم تمركز ذهني از مهم ترين آن مي باشد به طور كلي موانع فردي خلاقيت شامل موارد ذيل مي باشد :
1-عدم اعتماد به نفس 2-دلسرد شدن 3-تاكيد بر عادت هاي پيشين 4-محافظه كاري 5-وابستگي و جمود فكري 6-عدم تمركز ذهني 7-عدم استفاده از طرفين مغز 8-مقاوم نبودن 9-كمرويي 10-عدم انعطاف پذيري
تهيديدها
1-ركود علمي نيروي انساني : منابع انساني كه در واقع زيرساخت آموزش و پرورش هستند متاثر از وقايع و فراز و نشيب هاي اجتماعي و بعضي باورهاي تحميلي از سوي عوامل بيروني ، دچار نوعي بي انگيزگي و به دنبال آن ركود علمي گرديده اند كه پيامدهاي زيان بار و مخرب آن علاوه بر خود منبع بر روي محصول نيز اثر گذاشته و محصول آينده را صرفا“ با ارزش هاي كمي تربيت نموده و كمتر به كيفيت كه در اينجا همان خلاقيت و مهارت هاي لازم است ، پرداخته مي شود .
2-ديدگاه سنتي مديران و معلمان 3-فضاي نامناسب 4-محتوا محوري 5-ارزش گذاري هاي قالبي و كمي 6-انحراف مسير ارزش يابي مستمر از اهداف تعريف شده
فرصت ها
1-نيروي انساني موجود ( شناسايي نيروهاي داراي ويژگي هاي فرد خلاق و به كارگيري اين افراد در گلوگاه هاي موجود )
2-مجامع تخصصي گروه هاي آموزشي : با توجه به نقش مشورت در پرورش خلاقيت ، ورود به اين مجامع و ايجاد فضاي معنوي رشد خلاقيت در همكاران ، به كارگيري و اجراي سياست هاي انگيزشي ، رقابتي ، ترويج روش هاي جديد ، تجربه برگزاري كلاس درس خارج از محيط فيزيكي كلاس ، ترويج نگرش نو به ارزش يابي مستمر مي تواند مؤثر واقع شود .
3-كميته پژوهش : انتخاب رابطين پژوهشي در آموزشگاه ها و هدايت رابطين جهت ترويج ويژگي هاي خلاقيت و شناسايي دانش آموزان فعال و تشكيل گروه كاري دانش آموزي
4-دانش آموزان : با توجه به بهره هوشي بالاي دانش آموزان ايراني ، وجود استعدادهاي درخشان در آنها ، اين منبع عظيم منسجم با ايجاد فرصت هاي لازم ، محيط و فضاي مطلوب مي تواند تبديل به نيروي فعال كنجكاو و خلاق گردد .
5-اولياي دانش آموزان : والدين در محيط خانواده اين قابليت را دارند كه محيط را جهت تقويت روحيه پرسشگري و كنجكاوي آماده نمايند و خود نيز با طرح پرسش و يا پاسخ منطقي به كنجكاوي فرزندان مسير را هموار نمايند .
راه حل هاي پيشنهادي
معلمان :
1-تدوين و اجراي سياست هاي انگيزشي و تشويقي براي همكاران
2-آموزش نيروي انساني توسط اساتيد مجرب در قالب كارگاه هاي تابستاني
3-طرح موضوع به صورت كاربردي در جلسات شوراي معلمان
4-تشويق معلمان به آزمايش كردن و كاربست روش هاي تازه
5-ايجاد محيط آزاد و روابط صميمانه ميان معلمان و رهبران رسمي مدارس براي كاربست يافته ها و روش هاي نوين
6-تشخيص ارزش كار و تشويق افرادي كه به آزمايش روش هاي نوين مبادرت مي ورزند .
دانش آموزان :
1-براي پرسش هاي دانش آموزان بايد اهميت قائل شده و آنان را راهنمايي نمود تا خود جواب پرسش ها را بيابند . ( تقويت روحيه پرسشگري و كنجكاوي )
2-عقايد غيرعادي بايد مورد احترام قرار گيرد و ارزش آن براي كودكان روشن گردد .
3-بايد به كودكان نشان داد كه عقايدشان داراي ارزش است و عقايدي كه امكان اجراي آن در كلاس ميسر باشد ، پذيرفتني است .
4-گاهي اوقات بدون اين كه تهديدي از جهت نمره ، ارزش يابي و يا انتقاد در كار باشد بايد كودكان را آزاد گذاشت تا كارهايي را كه خودشان مي خواهند انجام دهند .
5-هرگز نبايد در مورد رفتار دانش آموزان بدون اين كه علل و نتايج آن مشخص شود ، قضاوت نمود .
6-تشويق دانش آموزان به داشتن و ارائه انديشه هاي بكر
كتب درسي
1-تجديد نظر در تدوين بعضي از كتب درسي با رويكرد كاربردي متون به ويژه در علوم پايه و فصل بندي موضوعي آن
2-تاكيد بر فعاليت ها و مهارت هاي خارج از كلاس و كاربست آموزه هاي علمي در زندگي عادي
منابع مورد استفاده :
-غلامپور.عباس ، خلاقيت و نوآوري در سازمان هاي آموزشي
-فصلنامه مديريت شماره هاي 23 الي 25
-بودو . آلن ، خلاقيت در آموزشگاه
-تبور آگايي فيشاني ، خلاقيت و نوآوري در انسان و سازمان ها
****
منبع : مقاله " خلاقيت در آموزش و پرورش ( تهديدها و فرصت ها ، ارائه راه حل هاي پيشنهادي ) " - تهيه كننده : اسدالله شهریاری. Asd12345loxblog.com
نظرات شما عزیزان: